یادداشتی بر نمایشگاه لادن قاجار
ارسال شده توسط مهدیسا دباغیان در 97/9/9:: 9:37 صبح
لادن قاجار متولد تهران و فارغ التحصیل رشته هنرهای تجسمی از دانشگاه هنر شیکاگو می باشد.
او بعد از سالهای متمادی مطالعه در حوزه های فلسفی، اجتماعی، علمی، ادبیات، در نهایت به روانشناسی روی آورد.ورود او به دنیای هنر در یک رویای حقیقی در سال 1380 بر او آشکار شد.
وی در سال 1385موفق به دریافت بورسیه کامل از دانشکده هنرهای تجسمی شیکاگو وابسته به موزه هنر شیکاگو شد.
در این نمایشگاه و در تقسیم بندی کلی با سه گونه اثر مواجه بودم؛
1-آثاری فانتزی که جهان رویا را به تصویر میکشد
2-آثاری که فاصله بین ذهن و عین را نمایان می کرد
3-آثاری که حقیقت مجهول و عینی آینده را نشان میداد
آنچه در وهله اول برجسته تر از هر چیز دیگری در فضای نمایشگاه جلوه گری می کرد، رنگ بود. استفاده از رنگهای شاد و گوناگون و در یک ترکیب بندی سازماندهی شده و در کنار هم، حاکی از کارکتر آرام و بی تنش هنرمند، در کنار دانش و مهارتِ به خدمت گرفتن رنگ برای افرینش و بیان چالش های ذهنی هنرمند است. جز در برخی موارد که اغراق در استفاده از غلظت رنگ، برای بیانگریِ معنا و توجه گرفتن بیشتری از مخاطب وجود دارد، در مجموع میتوان گفت که لادن قاجار انصافا در این زمینه و بواسطه میزان تاثیر گذاری اش موفق بوده است.
اگر بخواهم درباره هرسه گونه از کار بطور مجزا توضیح مختصری بدهم باید گفت:
دسته اول - با کمک خطوطی که بوی ناخودآگاه می دهد و رنگ و بوسیله تکنیک محو شدگی و بروز و ظهور ابجکت ها بدون منطق حاکم بر دنیای واقعیت، گویی لذت نابی راعریان میکند که با وجود اینکه از هیچ منظقی در چینش ابژه ها بهره نمی برد، اما شاید بواسطه انطباق این تجربه ها با تجاربی مشابه در ذهن مخاطب ان را قابل درک می کند.
دسته دوم- آثاری که اگرچه در آن چندان از خط استفاده نشده، اما بواسطه رنگ احساس خط ایجاد و با این ترفند بنوعی فاصله میان ذهن و عین را نشانه رفته است.
دسته سوم- که گویا مهمترین آثار این نمایشگاه و بهانه اصلی برپایی آن بوده، به آثاری تعلق دارد که هنرمند با کمک تریبونِ بوم و با مدیای نقاشی، چالش های ذهنی خود را مطرح میکند و اضطراب ناشی از این چالش را به کمک فراواقعیت هایی که انقراض بشر را پیش بیینی میکند، به مخاطب انتقال میدهد و بواسطه رنگ و احساسِ خوب ناشی از آن، مخاطب را علیرغم اضطراب معنایی که بر می انگیزد، در پای اثر نگه می دارد، تا قدری بیشتر بیندیشد، که آیا براستی هوش مصنوعی و آنچه در پی دارد، خطرناکترین تهدید بشر قرن بیست و یکم نیست؟
مهدیسا دباغیان