روایت هفت زن

ارسال شده توسط مهدیسا دباغیان در 94/4/11:: 2:36 صبح

 

چندی پیش موفق به تماشای اجرای هفت زن که خوانشی نو از هفت پیکر نظامی بود شدم. ایده اجرا و استفاده از هفت پیکر نظامی بعنوان قالبی که کانسپت ماجرا در آن می گنجید، بگمان من قابل تحسین بود . اگرچه برخی از اپیزودها قوت لازم برای رسانیدن اصل و اساس تلاش پرفورمر به مخاطب را نداشت و اندکی تصنع که ممکن است ناشی از اجرای طولانی و تکرار بیش از حد باشد را با خود بهمراه داشت. اما خلاقیت هایی که در پس طراحی و دکور و نیز شیوه ی اجرا بود همه و همه خط بطلانی بود بر روایی بودن هفت پیکر در این خوانش . زن که محور و هدف اصلی این اجراست، چنان در نقش های روزمره اش غرقه است که مرا بیاد جمله ای از کتاب دیالکتیک تنهایی می اندازد با این مضمون که زنان هرگز خودشان نبوده و نیستند بلکه همیشه و در همه حال نقش هایی را که به آنها سپرده شده بازی می کنند.