گروهی یا انفرادی

ارسال شده توسط مهدیسا دباغیان در 95/10/21:: 12:27 صبح

فریدون عباسی:

در نظر فروید، همنوع برای انسان کسی است که او را وسوسه می‌کند تا نیاز پرخاشگری را با او ارضا کند؛ از نیروی کارش بی دستمزد سوء استفاده کند؛ دارایی او را به تملک خود درآورد؛ او را تحقیر کند؛ باعث رنجش شود و او را شکنجه کند و بکشد. فروید با این توضیحات از وجود غریزه ی مرگ، که پرخاشگری نیز از جلوه‌های اصلی آن است، پرده بر می‌دارد؛ البته با عنصر تندی در نظریه افلاطون تا حدی همخوان است. فروید روش مورد توصیه افلاطون، مبنی بر رفتار سگ وار با بیگانگان را به عنوان راهکاری مناسب برای ارضاء میل پرخاشگری آن‌ها ارزیابی می‌کند؛ هنگامی ‌که می‌گوید: «مزیت یک جمع نسبتاً کوچک فرهنگی، که با دشمنی نسبت به کسانی که خارج از این جمع هستند، امکان بروز این غریزه را می‌دهد نباید دست کم گرفته شود، ما ارضای سهل و نسبتاً بی خطر میل به پرخاش گری را در آن مشاهده می کنیم که اتحاد اعضای جمع را آسان‌تر می‌کند.»


آنچه من از این جملات فهم میکنم اینست که برپایی محافل و تشکل های گروهی ناشی از تلاش بشر برای ارضای میل به پرخاشگری ست و هر چه گرایش آدمی به ایجاد گروه و تشکل های هدفمند بیشتر باشد میل به پرخاشگری هم بیشتر و غریزه مرگ هم پر رنگ تر است... و با این تفاسیر آیا میتوان نگاه دیگر گونه ای به تیم ورک ها و کارهای گروهی داشت؟ و یا میتوان نتایج جدیدی را از عدم موفقیت ما در کارهای گروهی در قیاس با جوامع غربی بدست آورد؟ 

مهدیسا دباغیان