سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یادداشتی بر فیلم آشغالهای دوست داشتنی

ارسال شده توسط مهدیسا دباغیان در 98/2/24:: 6:59 صبح

وقتی داشتن خاطره که حق مسلم هر انسانی ست در معرض اسیب قرار می گیرد...
آشغالهای دوست داشتنی فیلم دیگری از محسن امیر یوسفی با ویژگی هایی که امضای او را بر روی اثرش می نشاند.
- انتخاب موضوعاتی که هنوز در جغرافیای فیلمساز تابو است
- توقیف چند ساله و عدم اکران فیلم  بعد از ساخت آن
- جسارت فیلم و بدیع بودنش در فرم
 
روایت از سکانس اول فیلم، بواسطه دوربینی که بهمراه جارو برقی و با همان شتاب بر روی فرش سُر میخورد، آغاز می شود. آشغال های دوست داشتنی قصه خاطرات منیر است که بواسطه هجمه های تشویش و اضطراب مسلط برذهن و روانش باید دور ریخته شود.
 منیر، مادر خانه، پیرزنی است که همسر، پسر و برادرش را از دست داده و تنها پسر باقیمانده اش هم، در خارج از ایران مشغول به ادامه تحصیل است. زمان واقعی فیلم سال 88 و حوالی شلوغی های بعد از انتخابات ریاست جمهوری است. به علت ورود اجباری عده کثیری از تظاهرات کنندگان درحین فرار، توسط سیما دختر خاله منیر به خانه منیر، او دچار پریشانی و نگرانیِ ناشی از این همدستی سیاسی و عواقب می شود.
خاستگاه اصلی این فکر باطل، ترسی است که از وقتی در شکم مادرش بود و زنگ در را برای تفتیش خانه زدند، تا همین حالا که  ناخواسته عده ای معترض وارد خانه اش می شوند و خانه اش را ضربدر دار می کنند، در او ریشه دوانیده است.
 او برای رفع این پریشان احوالی و آسودگیِ خاطرش در صورت تفتیتش خانه، بفکر جمع کردن هر آنچه که از خودش و خانواده ش در خانه وجود دارد و جرم محسوب می شود، می افتد و برای این کار از ادمهای درون قاب عکسها کمک میگیرد. بدین ترتیب مخاطب با جهان درون عکس ارتباط می یابد و عکس، که خود دارای  جهانی است که در لحظه ای از زمان که در آن ثبت شده جاودانه شده، واسطه ای می شود تا فیلمساز، مرز زمان و مکان را در فیلم در هم بریزد و ما را باتوهمات ذهنیِ پیرزنی که ضمیر ناخودآگاهش پر از ترس از مخالفت های سیاسی ست، مواجه کند. 
او که به پیشنهاد پسرِ فرنگی اش صدایش را ضبط میکرد تا از اسیب الزایمر در امان بماند، خودش را ناگزیر به دور ریختن آشغالهای دوست داشتنی اش می بیند و بدین ترتیب همه انچه که خاطرات زنی را می سازند، درمعرض فراموشیست.
 
 در این حین، میان ادمهای درون عکس ها که هرکدام نماینده تیپ خاصی از مردم هستند و صاحب تفکر، تعصب و باورهای مخصوص بخود،  گفتگویی شکل می گیرد. گفتگویی میان نماینده جریان های مختلف. صاحبان هر باوری در چارچوب و قاب خود گرفتارند. اما دوربین بیطرفانه این نمایش میان عکس ها را به نمایش می گذارد.
هدف اصلی و دراماتیک فیلم، به چالش کشیدن بیطرفانه جریانهای مختلف است. گویی تکه های حقیقت نزد هر باوری وجود دارد و با پذیرش این و تعامل میان باورهاست که می توان از چنبره زمان و زمانه خود به جلو گام برداریم.
سیما زن فعال امروزی و پسرش آرش که  لبریز از هیجانات سیاسی ست. منصور نماینده چریک های دوره انقلاب 57، صابر ابر منتخب بچه حزب اللهی های دوره جنگ تحمیلی و پدر و مادر نیز نمونه ی سنت های مرسوم و در چارچوب ایدئولوژی های حاکم... و بدین ترتیب پلورالیسم ( تکثر گرایی) و اصالت بخشی به خرده فرهنگ ها و نه فرهنگ مسلط که اقتضای دنیای معاصر ِ انسان است، در این فیلم به تصویر کشیده شده است.
نمادها و نشانه ها در "آشغال های دوست داشتنی" یادگاری ها، موسیقی های نمادین،  شمائل و تیپ هایی که ارجاع به فرامتن دارد، کتابهای مورد اشاره، لباس ها، زیبایی شناسی و تکنیک سینمایی فیلم و فرم آن،  عدم لکنت قصه گویی و روایت یکدستی از فیلم را به صادقانه و صریح ترین حالت ممکن به نمایش میگذارد.
 

https://www.instagram.com/p/BxbMJDKFihM/

مهدیسا دباغیان