یادداشتی بر یکی از آثار بابی بکر
ارسال شده توسط مهدیسا دباغیان در 98/2/24:: 6:37 صبحبابی بکر در سال 1991 در تنسی متولد شد و در نشویل آمریکا مشغول به کار و زندگی است. او عکاسی و مجسمه سازی را بطور رسمی در دانشگاه بلمونت آموخت.
بطور عمده آثار بابی بکر، عکاس نشویلی، جهانی را منعکس می کند که در آن واقعیت با غیر ممکن ها بوسیله مرزهایی شکننده در هم تنیده شده است. و این امر، تجربه ویژه و حالت خاصی را در مخاطبش برای خارج از انتظار بودنِ آنچه که با آن مواجه می شود، ایجاد می کند.
چشم انداز سیاه و سفیدی که در اغلب آثارش دیده می شود، کنتراست بصریِ تاثیر گذاری را ایجاد می کند. ایجاد کشمکش های بصری، بوسیله هایلایتِ نقاط اتصال و احساسِ ترس و اسارت از همه و هیچ چیز، نور و تاریکی، مرگ و تولد دوباره، از دست دادن هویت و کشف دوباره خود، به صورت شیوه ای قدرتمند در آثارش نشان داده می شود و این امر اغلب از طریق قرار دادن هوشمندانه هندسی و دوگانگی آبجکت ها صورت می گیرد. ارائه عالی و برانگیزاننده تفکر و تامل از ویژگی دیگر عکاسی بابی بکر است. وی بواسطه سادگیِ نهفته در سبکش، پیچیدگی معنایی و محتوایی اثارش را بازگشایی می کند، تا ادراک و دریافت آن ممکن شود.
آنچه در تصویر مورد نظر،مشاهده می شود، حجم خالی یک اتاق است که آینه ای در آن و بر روی دیوار قرار گرفته که یک مردی در مقابل آینه است و تصویری که از مرد در آینه دیده می شود، نه تصویر چهره اش که در مقابل آینه است، بلکه تصویر پشتِ مرد است که ما به عنوان مخاطب شاهدش هستیم.
شُره ای از رنگ را در پایین آینه می بینیم که بر روی دیوار زیر آینه نمایان است. آینه ی موردنظر قابی کلاسیک با نقوشی برجسته و به رنگ سیاه دارد. طیف رنگی که در این تصویر شاهد آن هستیم از سفید تا مشکی است. در واقع سفید، مشکی، طیفی از طوسی و نه هیچ رنگی دیگر. وضعیت قرار گرفتن مرد در مقابل آینه با قامتی صاف و بصورت خبردار است. یک کلاه لبه دار مشکی بر سر دارد و سایه ای از مرد بصورت نیمه جان بر روی دیوار نمایان است. گویی مرد چیزی در دست چپ خود دارد و دست راستش را در جیبش فرو برده است. حالت پرانتزی پا در وضعیت فوق نمایان است و بنظر میرسد مرد مقابل آینه به تصویر پس سر خود در آینه می نگرد.
به نظرمیرسد آنچه در این تصویر می بینیم تلفیقی است از چند سبک که اندیشه و احساس خالقش آن را تغذیه می کند.
ردپای سبک های مینمالیسم ، سوررئالیسم و هنر مفهومی در اثر بابی بکر:
تصویر درون آینه خارج از انتخاب مخاطب بازنمایانیده شده است و این اولین جرقه اندیشیدن را در ذهن مخاطبانش ایجاد می کند. پوشانیدن سر از جمله ویژگی همه آثار موجود در مجموعه “History” این هنرمند است، که اثر مورد بررسی هم در این مجموعه جای دارد و بنوعی این خارج از انتظار بودن تصویر درون آینه و پنهان ماندن صورت کارکتر تا حدودی در راستای همان ویژگی قرار گرفته است. چنانچه از منظر هنر مفهومی بدان بنگریم، ذات این اثر چنان دست نیافتنی و گریز پا می نماید که بنظر میرسد علیرغم کشمکش فراوانی که به واسطه این خارج از انتظار بودن تصویر در ذهن مخاطب انجام می شود، نتیجه اصیل و قطعی ای که بر سر آن اشتراکی حاصل شود بدست نمی آید.
اما چنانچه طراحی صحنه و کارگردانی ان توسط خالق اثر را امر هنری بدانیم، شاید بتوان گفت اجرای این طراحی و در راستای رسانیدن ایده و مفهومی که در ذهن شکل گرفته و انتقال آن به مخاطب قلمرو سودمندی را بتوان لحاظ کرد و از این حیث می توان گفت این مرز جدا ناشدنی است.
خلوت بودن تصویر و سرمای ناشی از رنگ طوسی و فضای حاکم و حضور آبجکت های مورد نظر و حذف ابجکت های بی ربط و اضافی،تا کید بر معنا و محتوا به کمک خرق عادتی که در آینه شاهدش هستیم، تو جه زیادی را در مواجهه با تصویر از مخاطبش جلب می کند که از مشخصه های بارز مینیمالیسم در تصویر است.
چنانچه آنچه که در آینه می بینیم ذهنیت کارکتر مورد نظر در مواجهه اش با آینه باشد که نقاش آن را به تصویر کشانده، در این صورت، واقعیت برتری بازنمایی شده است که ذهنیات را مقدم بر عین می داند و این واقعیت برتر ما را به سوررئالیسم می رساند. اما فارغ از این همه آنچه تامل برانگیز است، رنگِ شُره کرده از آینه ای است که متفاوت و خارج از انتظار عمل کرده است. این خود جای بسی تامل دارد ...
http://www.hoozoor.com/4271-2/
مهدیسا دباغیان