ارسال شده توسط مهدیسا دباغیان در 97/9/9:: 11:50 صبح
کاش من و تو
دو جلد از یک رمان عاشقانه بودیم
تنگ در آغوش هم
خوابیده در قفس های کتاب خانه ای روستایی
گاهی تو را
گاهی مرا
تنها به سبب تشدید دلتنگی هامان
به امانت می بردند...
عباس معروفی
یکی از ویژگی های متون پست مدرن ، عدم تعلق هر دال به یک مدلوله . تا جایی که مخاطبش رو با ابهامی که ایجاد میکنه گیج میکنه. البته این اثر در ظاهر شباهتی با اثار پست مدرن نداره اما بنظر من این دو خط اخر به لحاظ محتوا کاملا پست مدرنه
مهدیسا دباغیان
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط مهدیسا دباغیان در 97/9/9:: 11:46 صبح
انصراف اصغر فرهادی از شرکت در اسکار 2017
متاسفم که از طریق این نوشته اعلام میکنم در مراسم اسکار امسال در کنار دیگر اهالی سینما شرکت نخواهم کرد. در روزهای گذشته علیرغم شرایط غیرمنصفانهای که برای ورود مهاجران و مسافران چند کشور به ایالات متحده پیش آمد، همچنان تصمیمم بر حضور در این مراسم بود و ابراز نظراتم به رسانهها درباره این شرایط و به هیچ عنوان قصد عدم حضور و یا تحریم مراسم را به نشانه اعتراض نداشتم چون آگاهم که بسیاری از اهالی سینمای آمریکا و اعضای آکادمی مخالف افراطیگری و تندرویهایی هستند که این روزها بیش از گذشته در حال اعمال است و همانگونه که روز اعلام نتایج آکادمی به پخشکنندهام در آمریکا اعلام کردم به همراه مدیرفیلمبرداریام در این مراسم حضور خواهیم داشت، همچنان تصورم همراه بودن در این اتفاق بزرگ فرهنگی بود. اما امروز به نظر میآید که این امکان حضور با اما و اگرهایی همراه است که برایم به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست حتی اگر برای سفر من به آمریکا استثنایی قایل شوند. پس مایلم آنچه را که قرار بود در فرصت سفرم بیان کنم در اینجا ابراز نمایم.
تندروها علیرغم جنگها و دعواهای سیاسیشان در همه جای دنیا، بسیار شبیه به هم به جهان مینگرند. آنها برای درک جهان چارهای ندارند جز تقسیم آن به دو بخش ما و دیگران تا همواره با ساختن تصویری هولناک از دیگران، مردم کشورشان را دچار ترس از آنها بکنند. این فقط محدود به آمریکا نیست. در کشور من نیز تندروها اینگونهاند. سالهاست در دو سوی اقیانوس عدهای تندرو تلاششان بر آن است تا از مردم کشور مقابل تصویری غیرواقعی و هولناک بسازند و از تفاوتهای بین ملتها و فرهنگها اختلافات، و از اختلافات دشمنیها، و از دشمنیها ترس ایجاد کنند. ترس مردم ابزار مهمیست برای توجیه افراطیگری و تندروی صاحبان ذهنهای بسته. حال آنکه من باور دارم شباهتهای بین انسانها در روی این کرهی خاکی در سرزمینها، فرهنگها و ادیان مختلف بسیار گستردهتر از تفاوتهاست. من باور دارم ریشه بسیاری از خشونتهای امروز جهان در میان ملتها را باید در تحقیرهای دو سویه دیروزشان جستجو کرد و تحقیرهای امروز ملتهای دیگر به یقین بذریست برای خشونتهای فردا. تحقیر ملتهای دیگر به بهانه حفظ امنیت مردم یک کشور پدیده تازهای در جهان نیست و همواره خود زمینهای برای ایجاد شکاف و دشمنی در آینده بوده است. من از این طریق انزجار خود را از شرایط تحمیل شده ناعادلانهای که برای ورود قانونی بعضی از هموطنانم و همچنین مردم شش کشور دیگر به ایالات متحده در حال اعمال است ابراز میکنم و امیدوارم این شرایط منجر به شکاف بیشتر بین ملتها نشود.
اصغر فرهادی
اگرچه بیانیه فرهادی بسیار با ارزش و آبرومندانه است و بسی مایه افتخار ایران و ایرانی، اما اونچه که مسلمه اینکه همه ما بنوعی درصدد بیشتر دیده شدن هستیم و این بیانیه هم بعد از فضایی پر از اما و اگر و منتظر و شک دار و نیز در پی گزارش قبلی فرهادی در باب این ماجرا که هنوز تصمیمی نگرفته ام ، بنوعی حکایت از استراتژی اصغر فرهادی در همین راستا دارد و وقتی اینگونه به ماجرا نگاه میکنم چقدر انسان و شآن انسانی در پی این همه نیاز به دیده شدن گریه آگین مینماند. البته این نگاه شخص منه به اصغر فرهادی بعنوان نمونه یک انسان .
مهدیسا دباغیان
ارسال شده توسط مهدیسا دباغیان در 97/9/9:: 11:44 صبح
بدترین بىسواد، بىسواد سیاسى است، وى کور و کر است، درک سیاسى ندارد و نمىداند که تمام هزینههاى زندگى از قبیل: قیمت نان و مسکن و دارو و درمان همگى وابسته به تصمیمات سیاسى هستند. او حتى به جهالت خود افتخار مىکند سینه جلو مىاندازد و مىگوید که «از سیاست بیزار است» چنین آدم سبک مغزى نمىفهمد که بىتوجهى به سیاست است که زنان فاحشه و کودکان خیابانى مىسازد و قتل و غارت را زیاد مىکند و از همه بدتر
بر«فساد صاحبان قدرت» مىافزاید!
برتولت برشت
از آن جهت که امروزه و از منظر مطالعات فرهنگی همه ابعاد قابل مطالعه زندگی، از جمله جامعه شناسی، روانشناسی و بطور کلی فرهنگ، سیاسی شده است،لذا با آنچه که برشت گفته است،موافقم . اما میتوان به همه این جستجو ها قایل بود و همچنان از سیاست بیزار بود چرا که اخلاق را برنمیتابد.
مهدیسا دباغیان
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط مهدیسا دباغیان در 97/9/9:: 10:44 صبح
تمام وقت هایی که من به تصویر خودم نگاه می کنم، بیش از همیشه بیگانگی ام را باخودم درک می کنم و این همه ی همان چیزی است که مرا برای خودم دلتنگ می کند.
امروز فهمیدم که این دلتنگی با توجه به دیالکتیک دید و نگاهِ لکان قابل فهم هست.
من به تصویرم می نگرم، در حالیکه پیش از ان تصویرم مرا دیده است. در واقع نگاه، نقطه ای در تصویر است، که بیننده از ان نقطه پیشاپیش نگاه شده است. و این شکافی پر ناشدنی در رابطه من با تصویرم ایجاد میکند. چون من هیچگاه نمی توانم تصویرم را از ان نقطه ای بنگرم که خود از ان نقطه دارد به من نگاه می کند.
مهدیسا دباغیان
کلمات کلیدی :